کاش من هم یک جونیور براندائو بودم

کاش من هم یک جونیور براندائو بودم

کاش من هم یک جونیور براندائو بودم

این روزها ربط دادن هر چیزی به گرانی بنزین، لایک دارد. به قول اهل فن کلیک‌خورش بالاست. برای همین می‌شد تیتر زد:«اعتراضات اخیر و فسخ قرارداد با جونیور براندائو مهاجم پرسپولیس ریشه مشترک دارد»!

احسان محمدی-  این روزها ربط دادن هر چیزی به گرانی بنزین، لایک دارد. به قول اهل فن کلیک‌خورش بالاست. برای همین می‌شد تیتر زد:«اعتراضات اخیر و فسخ قرارداد با جونیور براندائو مهاجم پرسپولیس ریشه مشترک دارد»!

باشگاه پرسپولیس رسماً از فسخ قرارداد با این مهاجم ۲۴ ساله برزیلی خبر داد. بازیکنی که به عنوان یک «برزیلی» به خط حمله این تیم اضافه شد و انتظار می‌رفت «یار شاطر» شود اما «بار خاطر» شد، عذرش را خواستند و عنوان شد «فقط» حقوق ماهانه‌اش را گرفته و قرار نیست مثل باقی خارجی‌ها شکایت به فیفا ببرد.

جوری هم در مورد این بزرگواری او کلمات را ردیف کرده‌اند که انگار پوریای ولی است و جوانمردی کرده که فقط ۱۰۲ هزاردلار را گرفته! ۱۰۲ هزار دلار برای چه چیزی؟ چه دستاوردی جز خراشیدن روان هواداران و هدر‌دادن امتیاز و فرصت و البته اشغال جای یک بازیکن که می‌توانست یک جوان ایرانی باشد.

به این آمار نگاه کنید:

تعداد دقایق بازی: ۳۴۷ دقیقه

تعداد گل: صفر

تعدادپاس گل:صفر

شوت در چارچوب: ۲ شوت

تعداد پاس: ۴۶ پاس

دریافتی: ۱۰۲ هزار دلار!

دولت در حالی با منت از واریز چند ده هزارتومان به حساب خانوارها به عنوان کمک رفاهی و معیشتی! حرف می‌زند که اینجا بحث از ۱۰۲ هزار دلار است. نمونه‌ای از یک حیف و میل و هدر دادن پول و سرمایه همین مردم یارانه بگیر! باشگاه پرسپولیس زیر نظر دولت اداره می‌شود و مالک خصوصی ندارد که بگوید خودم بیل زده‌ام و پول و مال خودم است و اصلاً آتشش می‌زنم. این پول از جیب همین مردم است که در نتیجه ناکارآمدی و احتمالاً رندی و زیرکی کسانی از جیب‌شان دزدیده شده است.

واژه بهتری برایش پیدا نمی‌کنم. چون این اولین‌بار نیست که بازیکنان خارجی از این دست، بدون هیچ کارنامه درخشانی از راه‌های نامعلوم وارد کشور می‌روند و بعد بدون هیچ خروجی روشنی با یک بغل پول و چند فقره شکایت به فیفا می‌روند و نه تنها جیب‌مان را می‌زنند بلکه آبرویمان را حراج می‌کنند.

آنها که فوتبال را با دقت دنبال می‌کنند می‌دانند که لزوماً هر نقل و انتقالی در دنیای فوتبال موفق نیست. انتقال هونتلار به رئال مادرید، روبینیو به منچسترسیتی، شوچنکو به چلسی، مندیتا به لاتزیو و … نمونه‌هایی از نقل و انتقالات بسیار گران اما شکست‌خورده به شمار می‌روند و هیچ بعید نیست جونیور براندائو در تیم دیگری بدرخشد اما چند نمونه از این حیف و میل‌ها در فوتبال ایران را می‌توان مثال زد. فقط خاص پرسپولیس نیست. رافائل گومز استقلال، الکساندر تاتوسیان برق شیراز، اواندرو سایپا، چاخوا شویلی صبا و … دهها بازیکن را می‌شود نام برد که حتی نام‌شان یادمان نمانده اما احتمالاً آنها با پول‌های ما از زندگی‌شان لذت می‌برند!

اینها فقط نمونه‌های خردی از سوءمدیریت هستند. از هدر‌دادن پول مردم با آمیزه‌ای از بی‌خردی و احتمالاً کج‌دستی. مردم حق ندارند گله‌مند شوند؟ حق ندارند ناامید شوند؟ حق ندارند داد بزنند که چرا باید به یک بازیکن بی‌کیفیت ۱۰۲ هزار دلار – آن هم با منت و ژست فروتنی- بدهند؟

او حق دارد حتی تمام پولش را مطابق قرارداد بخواهد. اما چه کسی یا کسانی با او چنین قراردادی بسته‌اند؟ با چه کیفیتی؟ حق نداریم آرزو کنیم کاش جونیور بودیم؟ عدد ۱۰۲ هزاردلار را در هر دلاری – از جهانگیری تا کف بازار- ضرب کنید و آن را با کمک هزینه معیشتی و رفاهی مردم  مقایسه کنید. رفاهی؟! این واژه هم چه مبتذل شد!

منبع: عصر ایران

مهسا جمشیدی

اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *